14. It is three minutes to five.

Movie

a. What day is it today?
b. Today, Tuesday .
a. Bravo, what time is it?
b. five
a. No , it is not!
b. Uh, a few minutes left.
a. Three minutes. Every Tuesday , sharp at 5 o'clock, a young lady comes out of the salon on the 7th floor, gets in the elevator, comes to the ground floor. She came. It takes 10 seconds to get to the ground floor. Stands there . Three minutes later, Mr Mani's father closes his shop and leaves. He does not go home before 11 p.m. and this matter is repeated every Tuesday .
الف. امروز، چند شنبه است؟
ب. امروز ، سه شنبه
الف. آفرین. ساعت چند است؟
ب. پنج.
الف. نه دیگر!
ب. آهان ، یک چند دقیقه مانده.
الف. سه دقیقه . هر سه شنبه، رأس ساعت پنج یک خانم جوان از تو آرایشگاه تو طبقه هفتم می آید بیرون سوار آسانسور می شود، می آید طبقه همکف. آمد . ۱۰ ثانیه طول می کشد برسد طبقه پایین . آنجا وایمیسته. سه دقیقه بعد هم، پدر آقا مانی در مغازه اش را می بندد و می رود. ایشان قبل از ساعت یازده شب نمی رود خانه و این قضیه هر سه شنبه تکرار می شود.